آموزش و ترجمه مکالمه درس اول کتاب زبان انگلیسی دوازدهم
ترجمه و خلاصه نویسی درس اول مکالمه یا Conversation از کتاب زبان پایه دوازدهم از سایت آموزش کنکور بخوانید.
- روخوانی مکالمه درس اول همراه با تلفظ صحیح لغات و نکات مهم و لغات آن توسط فاضل احمدزاده
داستان این مکالمه مربوط به دختری به نام سارا است. او دچار بیماری آنفلوآنزا شده است و در یک مرکز پزشکی استراحت می کند.
هدف اصلی این درس، آشنایی با شخصیت برجسته دکتر قریب است.
لغات مهم درس اول مکالمه کتاب زبان انگلیسی دوازدهم:
- گرفتن دمای بدن Take temperature
- پزشک Physician
- احترام قائل شدن Regard
- فداکار و ایثارگر Dedicated
- Spare no pain
- برجسته، ممتاز، طراز اول Distinguished
- جای تعجب نیست Not surprisingly
- تاسیس کردن Found
ترجمه توضیح مکالمه درس اول کتاب انگلیسی دوازدهم
Sara has been in the Children’s Medical Center for a week. She has caught a terrible flu.
The doctor told her to stay there to get better. There is a photograph of an old man on the wall.
While the nurse is taking her temperature, they start talking.
سارا یک هفته است که در مرکز طبی کودکان است. (به خاطر یه آنفلوآنزا یه هفته ست بستریه؟!)
او به یک آنفولانزای شدید مبتلا شده است.
دکتر به او گفت که آنجا بماند تا بهتر شود.
عکس پیرمردی روی دیوار است.
در حالی که پرستار دمای بدنش (تب) را اندازه می گیرد، شروع به صحبت می کنند.
Conversation درس اول زبان دوازدهم
Sara: Excuse me, who is that man in the picture?
سارا: ببخشید اون مرد تو عکس کیه؟
Nurse: Oh, don’t you know him? Have you ever heard of Dr. Mohammad Gharib?
پرستار: اوه، او را نمی شناسی؟ آیا تا به حال نام دکتر محمد قریب را شنیده ای؟
Sara: I guess I have only seen his name in my English book, but I’m not sure about it.
سارا: حدس میزنم فقط نام او را در کتاب انگلیسیام دیدهام، اما در مورد آن مطمئن نیستم.
Nurse: Dr. Gharib was a famous physician.
پرستار: دکتر قریب یک پزشک معروف بود.
Sara: Oh,… can you tell me a little about his life?
سارا: اوه، می تونی یه کم از زندگیش برام بگی؟
Nurse: Dr. Gharib was born in Tehran in 1288. After receiving his diploma, he went abroad to study medicine. In 1316 he became a physician and then came back to his homeland. In 1347 this center was founded by Dr. Gharib and one of his close friends.
پرستار: دکتر قریب در سال 1288 در تهران به دنیا آمد.
پس از اخذ دیپلم برای تحصیل در رشته پزشکی به خارج از کشور رفت.
در سال 1316 طبیب شد و سپس به وطن بازگشت.
در سال 1347 این مرکز توسط دکتر قریب و یکی از دوستان نزدیکش تأسیس شد.
Sara: Really? I didn’t know that.
سارا: واقعا؟ من این را نمی دانستم.
Nurse: Dr. Gharib was also a generous man. He spared no pains to cure sick children. He was very friendly and helpful to poor families. Not surprisingly, he was regarded as a dedicated physician.
پرستار: همچنین دکتر قریب آدم سخاوتمندی بود.
او برای درمان کودکان بیمار از هیچ زحمت و تلاشی دریغ نمی کرد (از هیچ تلاشی مضایقه نمی کرد).
او با خانواده های فقیر بسیار صمیمی و سودمند بود.
جای تعجب نیست که او به عنوان یک پزشک متعهد مورد احترام بود.
Sara: It’s a pity! I didn’t know such a great man.
سارا: حیف شد! من چنین مرد بزرگی را نمی شناختم.
Nurse: He was known as a distinguished university professor, too. The first Persian textbook on children’s diseases was written by him. He taught medicine to thousands of students.
پرستار: او به عنوان یک استاد برجسته دانشگاه نیز شناخته می شد.
اولین کتاب فارسی در مورد بیماری های کودکان توسط او نوشته شده است.
او به هزاران دانشجو پزشکی آموزش داد.
Sara: Oh, what a great man he was!
سارا: اوه چه مرد بزرگی بود!
Nurse: By the way, it might be interesting to know that your physician was one of Dr. Gharib’s students!
پرستار: راستی، شاید جالب باشد بدانید که پزشک شما از شاگردان دکتر قریب بوده است!
Sara: Really?! That’s interesting!
سارا: واقعا؟! جالبه!
خلاصه کانورشین درس یک زبان پایه دوازدهم با ترجمه
Sara is sick and she is staying in a children’s medical center. One day when her nurse is in the room, a picture of an old man on the wall grabs her attention. She asks her nurse about the old man. The nurse, who is surprised a little, calmly tells the story of him. She says that this old man is Dr. Gharib. He devoted his life for curing children. In the end, Sara is happy to know about this great Iranian physician.
سارا بیمار است و در یک مرکز پزشکی کودکان بستری است.
یک روز که پرستارش در اتاق است، عکس پیرمردی روی دیوار توجه او را جلب می کند. از پرستارش در مورد پیرمرد می پرسد.
پرستار که کمی متعجب شده، با آرامش داستان او را تعریف می کند.
او می گوید این پیرمرد دکتر قریب است. او زندگی خود را وقف درمان کودکان کرده است.
در پایان سارا خوشحال است که درباره این پزشک بزرگ ایرانی شناخت بدست آورده.
نمونه جملات رایتینگ آیلتس با لغات مهم این درس:
Many experts argue that implementing the proposed policies would have a distinguished impact on reducing greenhouse gas emissions, making it a crucial step in addressing climate change.
بسیاری از متخصصان ادعا میکنند که اجرای سیاستهای پیشنهادی تأثیر متمایزی در کاهش انتشار گازهای گلخانهای خواهد داشت و این امر یک گام بسیار مهم در مقابله با تغییرات اقلیمی است.
2 نظر
..
عالی و کامل
فاضل احمدزاده
ممنونم