ترجمه ریدینگ درس اول کتاب زبان انگلیسی پایه دوازدهم

درس اول کتاب زبان دوازدهم با حس قدردانی یا sense of appreciation شروع می شود.

این درس از همان ابتدا این ذهنیت را به ما می دهد که موضوع درس یک مربوط به سپاس و احترام یا Respect است.

روخوانی خط به خط متن ریدینگ درس 1 کتاب زبان دوازدهم

معنی صفحه به صفحه درس اول کتاب زبان دوازدهم

در صفحه 15 کتاب حقایق جالب interesting facts نوشته شده اند. که ترجمه آنها به صورت زیر است:

• کمک به دیگران، فشار خون را کاهش می دهد.
  

Helping others lowers blood pressure.

• مهربانی باعث افزایش انرژی و توان افراد سالخورده می شود.

Kindness boosts energy and strength in elderly people.

• نوجوانانی که به دیگران کمک می کنند، در زندگی بیشتر موفق هستند.

Teenagers who help others are more successful in life.

• گوش دادن به نصیحت افراد سالخورده، زندگی را بهبود می بخشد.

Listening to the advice of older people improves our lives.

• مراقبت از نوه ها، عملکرد مغز و حافظه را افزایش می دهد.

Taking care of grandchildren increases brain function and memory.

مطلب مرتبط: ترجمه مکالمه درس اول کتاب زبان دوازدهم

معانی لغت مهم درس اول زبان دوازدهم

Hamid sits on the sofa and watches TV all the time.

• حمید همواره روی کاناپه نشسته و تلویزیون تماشا می کنه.

My grandfather feeds the pigeons in the park every morning.

• پدر بزرگم هر روز صبح در پارک به کبوتر ها غذا می دهد.

Dad really shouted at me when I did not do my homework.

• وقتی تکالیفم را انجام ندادم، پدر واقعا سرم داد کشید.

We have to speak louder, because my grandmother is hard of hearing.

• ما باید بلندتر صحبت کنیم چون مادربزرگم مشکل شنوایی دارد.

Ferdowsi was born in a village near Toos.

• فردوسی در یک روستا نزدیک طوس بدنیا آمد.

My uncle went to his son and hugged him.

• عموی من به سمت پسرش رفت و او را در آغوش گرفت.

My little sister sits on my mother’s lap all the time.

• خواهر کوچکم همیشه روی دامان مادرم می نشیند.

Respect your parents

موضوع درس: به والدین خود احترام بگذارید

On a spring morning, an old woman was sitting on the sofa in her house. Her young son was reading a newspaper. Suddenly a pigeon sat on the window.

در یک روز بهاری، پیرزنی روی کاناپه خانه اش نشسته بود. پسر جوانش داشت یک روزنامه می خواند. ناگهان یک کفتر روی پنجره نشست.

The mother asked her son quietly, “What is this?” The son replied: “It is a pigeon”.

After a few minutes, she asked her son for the second time, “What is this?” The son said, “Mom, I have just told you, “It is a pigeon, a pigeon”.

After a little while, the old mother asked her son for the third time, “What is this?” This time the son shouted at his mother, “Why do you keep asking me the same question again and again? Are you hard of hearing?”

مادر به آرامی از پسرش پرسید “این چیه؟”. پسر جواب داد: “یه کفتره”

بعد از چند دقیقه، مادر برای دومین بار از پسرش پرسید: “این چیه؟”. پسر گفت:” مامان، همین الان بهت گفتم، “این یه کفتره، کفتر”.

بعد از مدتی، مادر پیر برای سومین بار از پسرش پرسید:” این چیه؟”این دفعه پسر سر مادرش داد کشید، “چرا یه سوالو هی دوباره می پرسی؟ شنیدن برات سخته؟

A little later, the mother went to her room and came back with an old diary. She said, “My dear son, I bought this diary when you were born”. Then, she opened a page and kindly asked her son to read that page.

The son looked at the page, paused and started reading it aloud:

یخورده بعد، مادر رفت به اتاقش و با یک دفترچه خاطرات کهنه برگشت. او گفت:”پسر عزیزم، من این دفترچه خاطرات رو وقتی به دنیا اومدی خریدم”. بعد، او یک صفحه از اون دفترچه رو باز کرد و با مهربانی از پسرش خواست که آن صفحه را بخواند.

پسر به صفحه نگاه کرد، مکث کرد و شروع به خواندن با صدای بلند کرد:

Today my little son was sitting on my lap, when a pigeon sat on the window. My son asked me what it was 15 times, and I replied to him all 15 times that it was a pigeon.

I hugged him lovingly each time when he asked me the same question again and again. I did not feel angry at all. I was actually feeling happy for my lovely child.

امروز، ، وقتی یک کبوتر روی پنجره نشسته بود، پسر کوچک من در دامان من نشسته بود. پسرم 15 بار از من سؤال کرد که این چیست،  و من همه 15 بار به او پاسخ دادم که این یک کبوتر است.

هر بار که او دوباره و دوباره همان سؤال را از من پرسید ، با محبت او را بغل کردم. من اصلاً حس عصبانی بودن نداشتم. در واقع برای کودک عزیزم احساس خوشبختی می کردم.

Suddenly the son burst into tears, hugged his old mother and said repeatedly, “Mom, mom, forgive me; please forgive me.”

The old woman hugged her son, kissed him and said calmly, “We must care for those who once cared for us.

We all know how parents cared for their children for every little thing. Children must love them, respect them, and care for them”.

ناگهان پسر به گریه افتاد، مادر پیرش را بغل کرد و با تکرار گفت، مامان، مامان، منو ببخش، لطفا منو ببخش.

پیرزن پسرش را بغل کرد و او را بوسید و با آرامی گفت، “ما باید از کسانی که یک زمانی از ما مراقبت کردند، مراقبت کنیم.

همه ما می دانیم که چطور پدر و مادرها از فرزندان خود برای هر چیز کوچکی مراقبت کردند. فرزندان باید عاشق آنها باشند، به آنها احترام بگذارند و از آنها مراقبت کنند.

خلاصه نویسی ریدینگ درس اول کتاب زبان دوازدهم

It is a story of an old mother and her son. One day, the mother wanted to test the patience of her son by asking a question repeatedly “What is that?”. For the third time, the son answered angrily and shouted at her mother that “are you hard of hearing”.

The old mother taught him a lesson via showing him an old diary. In the diary, she had written about the time when her son was asking the same question for 15 times and she had answered calmly and lovingly. In the end, the son was so embarrassed and wanted his mother to forgive him.

ترجمه خلاصه Reading درس 1 زبان پایه دوازدهم

داستان درباره مادر پیر و پسرش است. یک روز ، مادر می خواست صبر فرزند خود را با پرسیدن سوالی مکرر “آن چیست؟” آزمایش کند. برای سومین بار ، پسر با عصبانیت پاسخ داد و به مادرش فریاد زد: “آیا شما مشکل شنوایی دارید”.

مادر پیر از طریق نشان دادن یک دفتر خاطرات قدیمی به او درسی داد. در دفتر خاطرات ، او درباره زمانی نوشته بود که پسرش 15 بار همان سوال را می پرسید و او آرام و عاشقانه پاسخ داده بود. در پایان ، پسر بسیار خجالت کشید و از مادرش می خواست که او را ببخشد.

سوالات خودآزمایی A ریدینگ درس اول دوازدهم Reading Comprehension

Why the old mother asking the same question again and again?

• چرا مادر پیر یک سوال را بارها و بارها می پرسید؟

How was the reaction of the son when her mother asked the same question for the third time?

• وقتی مادر همان سوال را برای بار سوم پرسید، واکشن پسر چطور بود؟

When the mother bought a diary?

• مادر چه زمانی دفتر خاطرات خریده بود؟

Why the son was embarrassed when he read the diary?

• چرا وقتی پسر دفترخاطرات را خواند، شرمسار شد؟

Did his mother forgive her son?

• آیا مادر، پسر خود را بخشید؟

پاسخ به خودآزمایی B

در این تمرین از ما خواسته شده تا متن را اسکیم Skim کنیم.

Skim یعنی نگاه کلی و سریع به متن داشته باشیم تا مفهوم کلی متن آشنا شویم. مرحله بعد، reading for details است که باید جزئیات را شناسایی کنیم.

با Skim کردن متن ریدینگ درس اول متوجه می شویم که ایده اصلی یا Main idea ، احترام به والدین است.

The main idea of the text is about respecting parents and caring for them.

پاسخ خودآزمایی C صفحه 26 کتاب دوازدهم

her در پاراگراف اول خط دوم اشاره به زن پیر یا Old Woman دارد.

his در پاراگراف دوم خط پنجم اشاره به پسر یا Son دارد.

you در پاراگراف سوم خط دوم اشاره به پسر یا Son دارد.

me در پاراگراف چهارم خط پنجم اشاره به زن پیر یا Old Woman یا مادر پسره دارد.

them در پاراگراف پنجم خط ششم اشاره به والدین یا پدر و مادر یا Parents دارد.

نکته آموزشی یادگیری زبان انگلیسی

یکی از بهترین و موثرترین روش های یادگیری زبان انگلیسی خواندن متون ساده با تکرار زیاد است.

• یعنی از همین متن های ریدینگ کتاب استفاده کنید و محتوای آن را بارها بخوانید (مثلا در طول یک ماه بیش از 100 بار). با این روش تمام لغات درس را در متن یاد میگیرید. بنابراین هرگز واژگان جدید را فراموش نخواهید کرد.
• متن انگلیسی را سعی کنید با صدای بلند بخوانید. بلند خواندن متن انگلیسی به مغز شما کمک می کند تا مطالب را بهتر متوجه شوید.
• همیشه سعی کنید تلفظ صحیح لغات را یاد بگیرید.

معنی Reading درس اول کتاب زبان دوازدهم در سایت آموزش کنکور . به همراه خلاصه متن ریدینگ کتاب دوازدهم توسط فاضل احمدزاده نوشته شده است.

اگر سوالی در رابطه با تمرینات درس دارید، در بخش کامنت ها، سوال خود را بپرسید.

مطلب مرتبط: ترجمه ریدینگ درس دوم و درس سوم کتاب دوازدهم

مطلب مرتبط: معنی ریدینگ درس اول کتاب کار دوازدهم